خدایا سرشارم از عشقت کن

به یاد مهربان قلبی که سالها به دوستی و محبتمان می نواخت....دیگر نمی تپد

خدایا سرشارم از عشقت کن

به یاد مهربان قلبی که سالها به دوستی و محبتمان می نواخت....دیگر نمی تپد

برای قلبی که دیگر نمی تپد.......

شعر زیر سروده ی آقای رمضانی

 است به قلبی که دیگر نمی تپد...پدرم 

پاییز می رسد به بهاری که خوش تر است

شب می رود به سمت قراری که خوش تر است 

با لطف مرگ ، می روم از دست زندگی

شاید به میهمانی یاری که خوش تر است 

جاوید باشد عشق تو ای سرزمین من

جان می دهم برای تو ، کاری که خوش تر است 

تاریکم و به دیدن خورشید می روم

از کاروان رفته غباری که خوش تر است 

یک سو فراق یار و دیار است و دوستان

یک سو سفر به یار و دیاری که خوش تر است 

گاهی میان این همه دلهای سنگ و چوب

بنشین کنار سنگ مزاری که خوش تر است