خدایا سرشارم از عشقت کن

به یاد مهربان قلبی که سالها به دوستی و محبتمان می نواخت....دیگر نمی تپد

خدایا سرشارم از عشقت کن

به یاد مهربان قلبی که سالها به دوستی و محبتمان می نواخت....دیگر نمی تپد

صداقت...................



طعم صداقتت را چشیده ام ، تعریفی نداشت!



لطفا کمی دروغ بگو...  شاید دروغ هایت صادقانه تر باشد!!





چقدر احمقانه است از یک قهوه تلخ انتظار فال شیرین داشتن !




جواب مسج دوستت دارم خانمها...................

یه همایشی برای زنها به اسم "چگونه با همسر خود عاشقانه زندگی کنید" برگزار شده بود

توی این همایش از خانومها سوال شد : چه کسانی عاشق همسرانشون هستند ؟

همه ی زنها دستاشون رو بالا بردن

سوال بعدی این بود که : آخرین باری که به همسرتون گفتید عاشقش هستید کی بود؟

بعضی ها گفتن امروز ... بعضی ها گفتن دیروز... بعضی ها هم گفتند یادشون نمی آید .

بعد ازشون خواستند که


به همسرانشون اس ام اس بفرستند و بگن: همسر عزیزم من عاشقت هستم



همه اینکار رو کردند

ازشون دوباره درخواست کردند


گوشی شون رو بدن به کناریشون تا جواب اس ام اس هایی که براشون اومده بود رو بلند بخونن



یکسری از جواب اس ام اس ها رو براتون در زیر می نویسیم :



- شما؟

- اوه مادر بچه های من ، مریض شدی؟

- عزیزم منم عاشقتم

- حالا که چی ؟ بازم ماشین رو کجا کوبوندی؟

- من منظورت رو متوجه نمی شم؟

- باز دویاره چه دست گلی به آب دادی ؟ این سری دیگه نمی بخشمت؟؟!!

- خوب برو سر اصل مطلب ، چقدر پول لازم داری؟

- من دارم خواب می بینم ؟

- اگه نگی این اس ام اس رو واقعا برای کی فرستادی قول میدم یکی رو بکشم .



- ازت خواستم دیگه تو مشروب خوردن زیاده روی نکنی



- و شوهر خودم که هنوز جوابی بهم نداده!



دنیای سادگی...............

راستش چند وقتیه دست و دلم به نوشتن نمیگیره


خسته ام......



خوش به حال آدمای ساده و دنیای زیباشون............


آدمهای ساده را دوست دارم

همان ها که بدی هیچ کس را باور ندارند
همان ها که برای همه لبخند دارند
همان ها که همیشه هستند،
برای همه هستند

یه نامه ی عبرت آمیز..............

توی وبلاگهای مذهبی معمولا مطالبی درباره خانمهای بدحجاب میخونیم ولی همیشه که نباید زنها هدف باشند


این مطالب رو از سایت تبیان گرفتم که محتواش برام جالب بود


شایدم تلنگری بشه برا بعضیها........!


عنوانش هست 


نامه ای به همسر چشم چرانم


نگاه تشنه ی تو،آرامش مرا تهدید می کند.چشمهای خیره ی تو که به سوی دیگری می نگرند به من می فهمانند که به وفای تو اعتمادی نیست .


وقتی می بینی حتی از ارتباط تو با دوستان خودم هم ترس دارم به شعورم توهین نکن. این ترس ،ترسی است که از نگاه بلاخیز تو سرازیر شده است.

کسی که در سرازیری رودخانه ای،زندگی می کند،قطعا از باران می ترسد. بارانی که می توانست نوید نعمت باشد ،برای او وعده ی عذاب است. باران با همه ی الطافش دشمن خانه هائیست که در مسیر سیل باشند. وقتی چشمهایت در بین دیگرانی که متعلق به تو نیستند گردش می کند،  هر آن، خبر از هجوم سیلی ویران کننده می دهند.

برق چشمهای تو اگر چه شفافیت و جذابیت چشمهایی پاک و محجوب را ندارند ،اما باردار از انرژی است.این برق و نفوذ ،وقتی هم که کارگر افتد، کسی مثل خودت را به تو خواهد آویخت .

همسر ناپایدار من :

اگر چه پایبند بودن به عشق تو کار بیهوده ایست و باور محبتت ،فریب احمقانه ،اما من به خاطر زندگی ام باور می کنم و به عشق تو پایبند می مانم و تا روزی که زهر نگاهت در جام زندگی ام ریخته نشده،فرزندانم را در کنار پدر چشم چرانشان بزرگ خواهم کرد .

اما همسر من :

بدان که نگاههای آلوده ای همچون نگاهی که تو به سوی ناموس دیگران داری ،به سوی من و دختر تو نیز روان است .


در یک روایت دیدم نوشته بود:«وَ لَا تَتَبَّعُوا عَوْرَاتِهِمْ فَإِنَّهُ مَنْ تَتَبَّعَ عَوْرَةَ أَخِیهِ تَتَبَّعَ اللَّهُ عَوْرَتَه‏» (مجموعة ورام، ج‏1 ،115 ):به دنبال ناموس مردم نباشید، کسى که ناموس دیگرى را دنبال کند، خداوند وسیله دنبال‏گیرى ناموس او را فراهم آورد (به عبارت دیگر ناموس او را حفظ نخواهد کرد که نتیجه طبیعی عمل اوست )



اما من قلبم را سالم نگه می دارم و از نگاههای آلوده ی دیگران جز بیماری دلها، و تهی بودنشان از تربیت مطلوب ،چیز دیگری نمی فهمم .



من علی رغم تو، از روزی که دست به دست تو دادم، فکر جستجو و انتخاب دیگری را از سر بیرون کردم.


البته من هم در ازدواجم، همه ی آنچه را که می خواستم به دست نیاوردم اما به آنچه خدا به من داده قانع می مانم تا حکمت و مصلحت آن را روزی بدانم.


من ایمان دارم که اگر به یک نفر دل ببندی و بخواهی با او همراه شوی و به اوج برسی حتما خواهی توانست و همان او، برای تو بهترین خواهد شد .


اما چشمهای منتظر تو تمام فرصتهای با تو بودن را از من ربوده است .


به راستی با این نگاههای بی هویت چه چیزی را و به چه قیمتی می خواهی به دست آوری؟


لاجرم که بیابی تازه خواهی فهمید که”‌ آن “چیزی نخواهد بود جز فرصتی برای نابود شدن و نابود کردن!


همسری که قرار است تکیه گاه من باشی!


می دانی نگرانی من از چیست ؟


نگرانی من از داشتن ماهواره و اینترنت ،


و از محیط کاری تو نیست .از خلاء قلب توست


اگر چه ماهواره نداریم اما از هم اکنون از نوع نگاه تو می دانم که اگر داشته باشیم در کدام شبکه های آن هر شب جستجو خواهی کرد !اگرچه مشغله های کاری و بی حوصلگی ات تو را از دنیای مجازی رایانه ها دور داشته است ،اما ناگفته پیداست که اگر دستی در اینترنت داشتی در فیس بوک و وایبر و ...دنبال چه می گشتی !

باور کن! باور کن !باور کن ...



من می توانم همان یار محبوبی باشم


که تو را از لذتها سیر و از محبت ها لبریز نماید .


اگر ،...تنها اگر،


دامنه ی  نگاهت را از اطراف جمع کنی و به من هدیه کنی !




در حدیثی از پیامبر خواندم که :«إِذَا أَرَادَ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْتِیَ أَهْلَهُ فَلَا یُعَاجِلَنَّهَا وَ لْیَمْکُثْ یَکُنْ مِنْهَا مِثْلُ الَّذِی یَکُونُ مِنْهُ إِذَا رَأَى أَحَدُکُمُ امْرَأَةً تُعْجِبُهُ فَلْیَلْقَ أَهْلَهُ فَإِنَّ عِنْدَهَا مِثْلَ الَّذِی رَأَى وَ لَا یَجْعَلْ لِلشَّیْطَانِ عَلَى قَلْبِهِ سَبِیلًا وَ لْیَصْرِفْ بَصَرَهُ عَنْهَا» (تحف العقول ،ص 126): هر گاه یکى‏ از شما زنى را دید و از او خوشش آمد به دیدار همسرش رود،  نزد او همانى را بیابد که دیده، و راه شیطان‏ را بر دلش هموار نسازد، و نگاهش را از آن زن بیگانه بگرداند.

از همین اکنون نگاهت را از راهی که می رود باز گردان و از سفرهای سطحی نافرجامش معاف کن و در عمق زندگی خودت و با اعتماد به داشته های خودت ،به دنبال عشق بگرد .

به خدا پیدا خواهی کرد

به خدا پیدا خواهی کرد

به خدا پیدا خواهی کرد...



یار وفادار...............



هیچگاه بدنبال صورت زیبا نباشید


روزی پیر خواهد شد


هیچگاه بدنبال پوست خوب نباشید 


روزی چروک خواهد شد


هیچگاه بدنبال اندام خوب نباشید


روزی عوض خواهد شد


هیچگاه بدنبال موی زیبا نباشید


روزی سپید خواهد شد


در عوض بدنبال قلبی وفادار باشید


که تا ابد دوستتان خواهد داشت



http://night-skin.com/blogcode/tasvir-zibasazi/upimg/uploads/1315072575.gif