خدا جونم سلام
خدا جونم اصلا حالم خوب نیست ولی اینکه میدونم داری نگاهم می کنی و یکی هست که از حالم خبر داره یه لبخندی
میاد روی لبهام
خداجونم یه آرزویی دارم که می دونم شاید جنبه ی کفر باشه قبلش ازتون معذرت می خوام
کاش شما یه جسم مادی می داشتید و یه جای مشخص دست یافتنی
اونوقت تا دلم می گرفت و دلم هوای گریه می داشت میومدم پیش شما
سرم رو می ذاشتم رو زانوهاتون و زار زار گریه می کردم
اونوقت شما آغوشتون رو باز می کردید و بغلم می کردید و اشکامو پاک می کردید و دم گوشم می گفتید
تا منو داری غمت نباشه جلوی سلطان غم وامیستم و نمی ذارم هیچکسی بهت آسیب بزنه
خداجونم
میشه منو ببخشید؟
-------------------------------------------------------------------------------------------
فال روز 5 آذرماه ویژه متولدین خرداد ماه
هر چیزی را که میشنوی نباید باور کنی. با این روش به کسی ظلم خواهی کرد که تو را صمیمانه دوست دارد و میخواهد به دور از همه جاروجنجالها، زندگیش را با تو سپری کند.
فال روز 5 آذرماه ویژه متولدین تیر ماه
راه حل مشکل شما شادمانی است. دوری از رنج و
درد و ایجاد فضای سرور و شادی بهترین کاری است که
میتوانید انجام دهید.
یاس و نومیدی را از خود دور کن. هیج سمی
خطرناکتر و کشندهتر از یاس و نومیدی نیست.
همین که هستی و نفس میکشی نشانه حیات و زندگی
است و باید زندگی را آنچنان که دوست داری بسازی.
امشب به قصه ی دل من گوش می کنی
فردا مرا چو قصه فراموش می کنی
این دور همیشه در صدف روزگار نیست
می گویمت ولی تو کجا گوش می کنی؟
تو کجا گوش می کنی؟!
دستم نمی رسد که در آغوش گیرمت
ای ماه با که دست در آغوش می کنی
در ساغر تو چیست که با جرعه ی نخست
هوشیار و مست را همه مدهوش می کنی
می جوش می زند به دل خم بیا ببین
یادی اگر ز خون سیاووش می کنی
گر گوش می کنی سخنی خوش بگویمت
بهتر ز گوهری که تو در گوش می کنی
جام جهان ز خون دل عاشقان پر است
حرمت نگاه دار اگرش نوش می کنی
سایه چو شمع شعله در افکنده ای به جمع
زین داستان که با لب خاموش می کنی
------------------------------------------------------------------
چو شب به راه تو ماندم که ماه من باشی
چراغ خلوت این عاشق کهن باشی
به سان سبزه پریشان سرگذشت شبم
نیامدی تو که مهتاب این چمن باشی
تو یار خواجه نگشتی به صد هنر، هیهات
که بر مراد دل بی قرار من باشی
تو را به آینه داران چه التفات بود
چنین که شیفته ی حسن خویشتن باشی
دلم ز نازکی خود شکست در غم عشق
وگرنه از تو نیاید که دلشکن باشی
وصال آن لب شیرین به خسروان دادند
تو را نصیب همین بس که کوهکن باشی
ز چاه غصه رهایی نباشدت، هر چند
به حسن یوسف و تدبیر تهمتن باشی
خموش سایه که فریاد بلبل از خامی ست
چو شمع سوخته آن به که بی سخن باشی
اگه فاصله افتاده
اگه من با خودم سردم
تو کاری با دلم کردی که فکرشم نمی کردم
چه آسون دل بریدی از دلی که پای تو گیره
که ازین بدترم باشی
واسه تو نفسش می ره
نمی ترسم اگه گاهی دعامون بی اثر میشه
همیشه لحظه ی آخر خدا نزدیکتر میشه
تو رو دست خودش دادم که از حالم خبر داره
که حتی از تو چشماشو یه لحظه بر نمی داره
تو امید منی اما داری از دست من می ری
با دستای خودت داری همه هستیمو می گیری
دعا کردم تو رو بازم با چشمی که نخوابیدی
مگه می ذاره دلتنگی
مگه گریه امون می ده
مریضم کرده تنهایی
ببین حالم پریشونه
من اونقدر اشک می ریزم که برگردی به این خونه
حسابش رفته از دستم
شبایی رو که بیدارم
شاید از گریه خوابم برد
درا رو باز می ذارم
نمی ترسم اگه گاهی دعامون بی اثر میشه
همیشه لحظه ی آخر خدا نزدیکتر میشه
تو رو دست خودش دادم که از حالم خبر داره
که حتی از تو چشماشو یه لحظه بر نمی داره
برای خواسته هایت فقط با خداوند تماس بگیر
شماره تماس سوره 40 آیه ی 44 ( افوض)
هیچوقت و هیچکس و هیچ برخوردی
نباید باعث ناامیدیم بشه
باخت واقعی وقتیه که ناامید بشم
و فک کنم باختم
باخت معنی نداره
روزی ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﯽ، ﺍﺯ ﻃﺒﻘﻪ ﺷﺸﻢ ﻣﯽﺧﻮﺍهد
ﮐﻪ ﺑﺎ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﺵ ﺣﺮﻑ ﺑﺰند.
ﺧﯿﻠﯽ ﺍﻭ را ﺻﺪﺍ ﻣﯿﺰند ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺷﻠﻮﻏﯽ ﻭ ﺳﺮﻭ ﺻﺪﺍ،
ﮐﺎﺭﮔﺮ ﻣﺘﻮﺟﻪ نمیشود.
ﺑﻪ ﻧﺎﭼﺎﺭ ﻣﻬﻨﺪﺱ، یک اسکناس 10 ﺩﻻﺭی به پایین میاندازد
ﺗﺎ ﺑﻠﮑﻪ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﺎﻻ ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ کند.
ﮐﺎﺭﮔﺮ 10 ﺩﻻﺭ ﺭا ﺑﺮمیدارد ﻭ ﺗﻮ ﺟﯿﺒﺶ میگذارد ﻭ
ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎﻻ ﺭا ﻧﮕﺎﻩ کند مشغول کارش میشود.
ﺑﺎﺭ ﺩﻭﻡ ﻣﻬﻨﺪﺱ 50 ﺩﻻﺭ ﻣﯿﻔﺮستد ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎﻻ ﺭا ﻧﮕﺎﻩ کند
پول را در جیبش میگذارد.
ﺑﺎﺭ ﺳﻮﻡ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺳﻨﮓ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺭا میاندازد ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻭ
ﺳﻨﮓ ﺑﻪ ﺳﺮ ﮐﺎﺭﮔﺮ برخورد میکند.
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺳﺮش را ﺑﻠﻨﺪ میکند ﻭ
ﺑﺎﻻ ﺭا ﻧﮕﺎﻩ میکند ﻭ ﻣﻬﻨﺪﺱ کارش را به او میگوید.
ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ،
ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎ ﺭا ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ میفرستد
ﺍﻣﺎ ﻣﺎ ﺳﭙﺎﺱﮔزﺍﺭ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ.
ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺳﻨﮓ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺑﺮ ﺳﺮمان میافتد
ﮐﻪ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﮐﻮﭼﮏ ﺯﻧﺪﮔﯽﺍﻧﺪ،
ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﻭﯼ ﻣﯽﺁﻭﺭﯾﻢ.
بنابراین هر ﺯﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﻣﺎﻥ ﻧﻌﻤﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺭﺳﯿﺪ ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ
ﮐﻪ ﺳﭙﺎﺱگزاﺭ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺳﻨﮕﯽ ﺑﺮ ﺳﺮﻣﺎﻥ ﺑﯿﻔﺘﺪ.