خدایا سرشارم از عشقت کن

به یاد مهربان قلبی که سالها به دوستی و محبتمان می نواخت....دیگر نمی تپد

خدایا سرشارم از عشقت کن

به یاد مهربان قلبی که سالها به دوستی و محبتمان می نواخت....دیگر نمی تپد

سال نو مبارک....

بر چهره ی گل نسیم نوروز خوش است

در صحن چمن روی دل افروز خوش است

از دی که گذشت ، هر چه گویی خوش نیست

خوش باش و ز دی مگو که امروز خوش است!

بر ما سالی گذشت و بر زمین گردشی و بر روزگار حکایتی...

امید که آن کهنه رفته باشد به نکویی و این نو همی آید به شادی

سال نو مبارک

پری وش یکشنبه 29 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:58 ق.ظ

نظرات 16 + ارسال نظر

سهیلا یکشنبه 29 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 02:04 ب.ظ

سلاااااااااااااااااااااام خانم
اومدی؟؟؟
دلم برات تنگ شده بود

اون اطلاعات درباره ی ماهی ها رو من دادم
دوباره فراموش کردم , اسمم رو بذارم
حواس ندارم که
میگم عمو نوروز و برداشتی!!!!!!!!
چرا ؟؟؟؟
ناز بودااااااااا
بدیش این بود نمیذاشت شکلک بذاریم
سندباد هم خوبه
سندبادی سال نو مبارک

سلام
منم دلم تنگیده بود فوق العاده زیاد
چه جالب فک کردم آقای دیانت اطلاعات در باره ماهی ها رو نوشتن!!!

نه برنداشتم یه خورده صبر کن
کد آهنگشم آماده که بشه می ذارم!
هم سندبادو گذاشتم هم پروانه!

سهیلا یکشنبه 29 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 02:45 ب.ظ

دوباره سلام
عمو نوروز که اینجاست!!!!!!!!!!
اون بالا......
چرا دفعه ی قبلی ندیدمش؟؟؟؟؟؟؟؟

واسه اینکه صبر نکردید دیگه!!!
می گم شما از کدوم شکلکهای بلاگ اسکای خوشتون میاد
من چشم تابه تا رو خیلی دوست دارم!اینه---->

اینا اسم ندارن !
خودم واسشون اسمیدم!!!

سهیلا یکشنبه 29 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 05:51 ب.ظ

سلام اینا رو دوست دارم

از اینم خوشم میاد ولی واسم کاربرد نداره

از این خیلی خوشم میاد
انگار ذوق مرگ شده

ولی عجب اسمایی گذاشتی

ماهی هات چطورن ؟؟؟؟؟؟
من که روزی صدبار قربون صدقه ی ماهی هام می رم

ماهی های من که نگووووووووووو
ناجور با خودشون درگیرن! مجبور شدم اونارو از هم جدا کنم!!
چهارتا تنگ!
با اینکه تنگهاشون کنارهمه بازم تا همو می بینن مث خروس جنگی باله هاشونو پوش می دن!!!

راستی گردنبندآماتیست برا آرامش خوبه!

مهسا یکشنبه 29 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 05:55 ب.ظ

سال نو توام مبارک عزیزم.
عمو نوروز و بردی اون بالا بهتر شد
واسم دعا کن تو سال ۹۰ کلی کار دارم.باید سر کار هم برم.درس هم بخونم واسه ارشد.
ولی دعا کن سلامتی و شادی باشه بقیه اش حل میشه
سال خوبی داشته باشی

سلام

خوش آمدید

سال و فال و مال و حال و اصل و نسل و تخت و بخت
بادت اندر شهریاری برقرار و بردوام
سال خرم فال نیکو مال وافر حال خوش
اصل ثابت نسل باقی تخت عالی بخت رام

سهیلا دوشنبه 1 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 04:23 ق.ظ

سلام پری جون
سال نو مبارک , همراه با بهترین آرزوها
سال خوبی داشته باشی...

سلام

برایت از طلا تختی
مسیری رو به خوشبختی رو آرزو دارم

بعدا میام تکمیلش می کنم

دوستت دارم خیلی زیاد

می گم صدای دایره اش چطوره؟

مهدی دوشنبه 1 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 08:54 ق.ظ http://BEIMORGH.TK

سلام پری وش.چگر مه کنی.عیدت مبارک.از ای که اول سال نه و یاد مو بدی متشکر.در ضمن ای تصویر باله وبلاگتر از کجه اورده.غلام سیاهر طه خنده هم مگیره.ماشاءالله طه دیره وبلاگتر الک پلک کرده.چطه ای عکسار مگذری

بله دیگه ما اینیم

راستی آهنگ دایره اش رو هم گذاشتم
شنیدید؟

نکرت دوشنبه 1 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 11:19 ق.ظ http://aloode.blogsky.com/

نکرت دوشنبه 1 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 11:21 ق.ظ http://aloode.blogsky.com/

نکرت دوشنبه 1 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 11:24 ق.ظ http://aloode.blogsky.com/

سلام
خوبی؟
چه خبر؟
عیدت مبارک!
ایول
نمیدونستم اهل هنر و موسیقی هم هستی
من عاشق کار دست هستم
خودمم کار دست زیاد دارم
اما همشون مضخرفن
راستی
اره تو قالب نظرات هم میشه اهنگ گداشت
سال خوبی داشته باشی عزیز
قربانت

سهیلا دوشنبه 1 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 01:57 ب.ظ

برایت عمر نوحی را , وقار همچو کوهی را .....
آرزو دارم

بقیه ش رو تو تکمیل کن
منم دوست دارم

صدای دایره هم عالیه , خیلی قشنگه
امروز یکی از ماهی هام مرد

برایت صبر ایوبی حیات مملو از خوبی....

خب بقیه اش رو بعدا می گم

راستی تسلیت می گم غم آخرتون باشه!!! خدا رحمتش کنه!

ماهی های منم دارن کم کم می میرن!!

[ بدون نام ] دوشنبه 1 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 03:09 ب.ظ

سلام
اههنگ وبمو الان یه جوری گذاشتن که شمام بتونی بگوشی

پری دوشنبه 1 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 04:42 ب.ظ http://http://thelost71.blogfa.com/

سلام
سال نو بر شما مبارم
منون از حضورتون

مهدی دوشنبه 1 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 11:25 ب.ظ http://BEIMORGH.TK

سلام .من هم چند تا ماهی تو خونه داشتم که یکیش مرد و دومی هم رو به موت بود.که تصمیم گرفتم یک کاری براشون بکنم .آخه ظرفشون از این تنگ گردایی بود که بالای قسمت مدیریت بلاگ اسکای عکسشو گذلشتن.رفتم یکی از این تشتهای لباس شویی رو پر از گراویه کردم و یک هفت لیتری آب ریختم داخلش.بعد هم اون سه تا ماهی باقیمانده رو گذاشتم داخله ظرف جدید.خوشبختانه اون یکی هم که رو به موت بود خوب شد.
حالا اگه قصه ماهیارو میخورید میتونید این کار رو بکنید و یک کم جاشون رو بزرگتر بکنیدالبته اگر یک چیزه قرمزی که روی آب واسته هم بگذاری که خیلی خوب میشه
خدا حافظ

شنیدید می گن شخصی همه شب بر سر بیمار گریست
چون صبح بیامد وی بمردو بیمار بزیست! شده حکایت ماهی های من
اون یکی که ناجور مریض بود و تلو تلو می خوردو ته ظرف بود زنده مونده اون یکی که ناجور وروجک بود و اینور واونور می رفت امروز مرد!
چند روز پیش حاج آقای طباطبایی از تولویزیون می گفت که آی پدر بزرگها و مادربزرگها
بین نوه هاتون فرق نگذارید که پدر بزرگی به یه نوه اش محبت زیادی داشت اون یکی هر چی می کرد که لااقل کنار بابابزرگه بشینه هم نوه نمی ذاشت هم بابابزرگ! نوه همون شب دق کرد و مرد و خلاصه بین خانواده ها به خاطر همین تبعیض به هم خورده و ....
میگم نکنه ماهی منم دق کرده! آخه اینا رو از هم جدا کرده بودم اون وروجکه ناجور این ضعیفه رو اذیت می کردولی ظرفهاشون داخل هم بود همو می دیدن! بعد هم با خودم گفتم معلوم نیست اینایی که به نام غذای ماهی بهم دادن چیه بگذاربه همینی که بیماره بدم این که داره میمیره
اون یکی هم میدید و فقط اینور و اونور می رفت !!!
حتما شده ماجرای همون بابابزرگه
اینم دلسوزی بیجای ما!