آورده اند که نوشین روان عادل را در شکارگاهی صید کباب کردند و نمک نبود
غلامی به روستا رفت تا نمک آرد
نوشین روان گفت : نمک به قیمت بستان تا رسمی نشود و ده خراب نگردد
گفتند از این قدر چه خلل آید
گفت: بنیاد ظلم در جهان اول اندکی بوده است هر که آمد برو مزیدی کرده
تا بدین غایت رسیده
اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی
بر آورد غلامان او درخت از بیخ
گلستان سعدی
سلام
خوش آمدید
سلام
تامل برانگیز بود اندکی درنگ ........
ممنون.
سلام
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حضرت حافظ هم میگه:
شاه ترکان سخن مدعیان می شنود/شرمی از مظلمه خون سیاووشش باد
زیبا و زیبا و زیبا بود دوست من ...
یه خورده بیشتر عکس بذارید.[:S018:javascript:void(0);]javascript:void(0);